نوشتن برای من کار دلچسبی نیست، برای من که تا همین چند سال پیش از نوشتن، صدای خودم و تصویربرداری از خودم، به عنوان فعالیتهای اجباری مرتبط با کارم یاد میکردم.
نوشتن را برای تولید محتوای سایت و بعدتر وبلاگی با شخصیتی خیالی، استفاده میکردم.
به ارزش نوشتن واقف بودم اما دلیلی برای خودم پیدا نمیکردم تا وبلاگی شخصی راه اندازی کنم، البته که اکنون، خودنمایی بر وسواسم چیره شده است.
از نظر من، نوشتن اگر به هدف نوشتن باشد، همین یادداشت برداری در نوت گوشی، هدف را براورده میکند، اما انتشار آن، صادقانه نشان از خودنمایی و نیاز به توجه و حمایت اجتماعی دارد.
برای طراحی هم همین عقیده را دارم، البته در آن خودم را تواناتر میدانم به همین دلیل با وسواس کمتری، اتودهای روزانه را منتشر میکنم.
و دلیل دیگری نیز برای نوشتن و انتشار آن دارم که خصوصی است.
در کل، فکر میکنم همین قدر برای اکنون و توضیحات کلی کافی باشد، گوگل را هم راضی کرده باشد.
این وبلاگ حاصل تاملات که نه، مشاهدات روزانه من است که گاها در تصویر نمیگنجد یا دوست داشتهام که تصویرش را مخاطب متصور شود.
بیشتر آن را به طنز بخوانید، هر چند طنز سیاه باشد.
شاید در آینده این نظرات را ویرایش کنم، امیدوارم…